چگونه گذشته پارتنر خود را بپذیریم
در حالی که همیشه آسان نیست، اما پذیرش گذشته شریک زندگیتان بخشی از هر رابطه ای است. فرقی نمیکند که به روابط گذشته آنها علاقه دارید یا نگران اشتباهاتی هستید که مرتکب شدهاند، سعی کنید واقع بین باشید. به یاد داشته باشید که همه چمدانی از گذشته دارند و شما نمی توانید گذشته را پاک کنید. به غیر از پرچمهای قرمز مهم، مانند خیانت به پارتنرهای سابقشان یا خشونت، به آنها فرصت و گوش دهید. روی نحوه رفتار شریک زندگیتان با شما در زمان حال تمرکز کنید و روی ایجاد یک رابطه قابل اعتماد با آنها کار کنید.
احساسات خود را مدیریت کنید
1- به افکار مزاحم توجه نکنید
یاد بگیرید که افکار وسواسی و سیاه و سفید را تشخیص دهید و زمانی که در حال نتیجه گیری هستید بدرستی فکر کنید. فکر کردن به گذشته شریک زندگی یا داشتن احساسات در مورد آن آزاردهنده است. با این حال، سعی کنید تشخیص دهید که چه زمانی افکار منفی به سر شما هجوم میاورد و آیا میتوانید اتفاقات گذشته را از سر خود خارج کنید. احساساتی مانند خشم، غم و حسادت طبیعی هستند. برای مثال، طبیعی است که به خاطر اتفاق بدی که پارتنرتان در گذشته انجام داده است، ناراحت باشید یا گریه کنید. اگر نسبت به پارتنر سابق شریکتان حسادت یا ناامنی دارید، اشکالی ندارد که این موضوع را با یکی از عزیزانتان در میان بگذارید. از طرف دیگر، سعی کنید در مورد روابط گذشته شریک زندگی خود وسواس نداشته باشید، اکانت شبکه های اجتماعی او و پارتنر سابقش را جست و جو نکنید، یا به اشتباه کوچکی که سال ها پیش مرتکب شده اند فکر نکنید.
2- تفکر وسواسی یا همه یا هیچ را دور بی اندازید
وقتی متوجه افکار مزاحم یا غیر منطقی شدید، آنها را فراموش کنید. به خود یادآوری کنید که واقع بین بمانید، به حقایق نگاه کنید و سوء ظن های غیر منطقی را از بین ببرید. به عنوان مثال، فرض کنید مشکوک هستید که شریک زندگی شما با پارتنر سابق خود رابطه دارد، اما هیچ مدرک واقعی وجود ندارد. از خود بپرسید که اگر به حسادت خود ادامه دهید یا به بدترین چیزهای شریک زندگی خود فکر کنید یا با وسواس به پروفایل های پارتنر سابق او در شبکه های اجتماعی نگاه کنید، آیا این رفتار شما منطقی است؟ به خودتان بگویید: “بس کن. احساس حسادت طبیعی است، اما من باید افکار و اعمالم را مدیریت کنم. نمی توانم شریک زندگیم یا گذشته او را کنترل کنم، اما می توانم واکنشم را کنترل کنم. آنها هیچ دلیلی به من نداده اند که به آنها شک کنم. به او اعتماد کن و نتیجه گیری کن.” اگر شک دارید، بهتر است به جای متقاعد کردن خود به بدترین ها، با شریک زندگی خود صادق باشید.
3- از یک دوست یا خویشاوند قابل اعتماد راهنمایی بخواهید
احساسات خود را به یکی از عزیزانتان بگوئید و از او بخواهید دیدگاه تازه ای به شما بدهد. آنها می توانند به شما کمک کنند تا بفهمید که آیا موضوع مربوط به درک شما است یا واقعا دلیل موجهی برای نگرانی وجود دارد. به کسی که هدفمند است اعتماد کنید و به خاطر داشته باشید که هر چیزی که می گویید ممکن است بر نظر آن شخص در مورد شریک زندگی شما تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، فرض کنید والدین شما در حال حاضر نسبت به شریک زندگی شما نظر مخالف دارند. صحبت کردن با آنها در مورد معایب شریک زندگیتان می تواند نظر آنها را بدتر کند. در اینصورت والدینتان همچنان می توانند از شریک زندگی شما رنجیده باشند و شما در این وسط گرفتار خواهید شد.
4- اگر نمیدانید که چگونه گذشته شریک زندگی خود را بپذیرید و مدیریت کنید، به یک مشاور مراجعه کنید.
اگر در کنار آمدن با گذشته شریک زندگی یا مدیریت احساسات خود مشکل دارید، یک مشاور فردی یا زوجی می تواند کمک کند. آنها می توانند دیدگاه جدیدی در رابطه با شما ارائه دهند و در صورت لزوم، به مسائل گسترده تری جهت اعتمادسازی بپردازند.
به گذشته خودتان هم توجه کنید
1- به کارهایی که در گذشته انجام داده اید فکر کنید
خود را به جای شریک زندگی خود قرار دهید. به خود یادآوری کنید که هر کسی گذشته ای دارد و هیچ کس کامل نیست. فهرستی ذهنی از شریک های عاطفی سابق خود، اشتباهاتی که مرتکب شدهاید، و نمونههای دیگری که قابل مقایسه با آنچه در مورد گذشته او شما را آزار میدهد، تهیه کنید. تصور کنید که شریک زندگی تان از شما سوال کند که آیا نسبت به پارتنر سابق خود احساسی دارید یا شما را به خاطر اشتباهی که 10 سال پیش مرتکب شده اید قضاوت کند. احتمالاً فکر میکنید بیانصافی است که آنها شما را به خاطر کارهایی که قبل از اینکه حتی یکدیگر را بشناسید انجام دادهاید، قضاوت کنند.
2- به یاد داشته باشید که نمی توانید گذشته را تغییر دهید
شریک زندگی شما نمی تواند گذشته خود را پاک کند و نباید انتظار داشته باشید که او بدون هیچ گذشته ای باشد. هرکسی با چمدانی از گذشته وارد رابطه میشود. این به شما بستگی دارد که بفهمید آیا می توانید چمدان او را بپذیرید یا نه. اگر برای کنار آمدن با گذشته پارتنرتان به زمان نیاز دارید، اشکالی ندارد. اما این عادلانه نیست که از آنها کینه داشته باشیم یا در طول دعوا گذشته آنها را مطرح کنیم. اگر آنها کار وحشتناکی انجام دادند و شما نمی توانید آن را بپذیرید، بهتر است به همه چیز پایان دهید تا اینکه دائماً شریک زندگی خود را روی ذغال داغ بیندازید.
3- شریک زندگی خود را فقط بر اساس اشتباهات گذشته اش تعریف نکنید
در نظر بگیرید که شریک زندگی شما در حال حاضر چه کسی است و در حال حاضر چگونه با شما رفتار می کند. سعی کنید تصویر بزرگتر را ببینید و به جای بزرگنمایی یک عمل، به دنبال الگوهای گسترده تر باشید. همه چیز را در چشم انداز وسیع تری قرار دهید و به این فکر کنید که اگر شریک زندگیتان بر اساس یک اشتباه شما را قضاوت کند چه احساسی خواهید داشت. مثلا شریک زندگیتان مدتها پیش به یکی از پارتنرهای قبلیاش خیانت کرده است و او هنوز نسبت به آن احساس شرم دارد. این لزوماً به این معنی نیست که شما باید به او بی اعتماد باشید.
4- از خود بپرسید که آیا کاری که آنها انجام داده اند باعث بهم خوردن رابطه شده است یا خیر
اگرچه همه به هم می ریزند، اما اشکالی ندارد که روی شن ها خط بکشید. احساس نکنید که مجبور هستید علائم هشدار دهنده مهمی مانند یک الگوی طولانی مدت از رفتار بد یا یک جرم جدی او را بپذیرید. فرض کنید شریک زندگی شما به شما گفته است که در هر یک از روابط خود خیانت کرده است. این یک الگوی رفتار مشکوک است و اشکالی ندارد که در مورد توانایی آنها برای ارتکاب دوباره به خیانت، شک و تردید جدی داشته باشید. یا آنها در گذشته به خاطر خشونت دستگیر شده اند، و شما دیده اید که آنها به دیوارها مشت می زنند، درها را به هم می کوبند و اشیا را می شکنند. این یک الگوی رفتار خشونت آمیز و بالقوه توهین آمیز است. سایر رفتارهای توهین آمیز عبارتند از: فریاد زدن بر سر شما، تهدید به خشونت فیزیکی و تلاش برای جدا کردن شما از نزدیکانتان. اگر هر یک از این پرچم های قرمز را مشاهده کرده اید، پایان دادن به رابطه احتمالا بهترین گزینه است. اگر آنها عصبانی شدند اما عصبانیت خود را متوجه شما نکرده اند، و اگر شما علاقه مند به حل مسائل هستید، هنوز باید قوانین اساسی را برای رابطه تان تعیین کنید. آنها باید با یک متخصص سلامت روان در مورد مدیریت خشم خود مشورت کنند.
با شریک زندگیتان به نگرانی های خود رسیدگی کنید
1- احساسات خود را با آرامش و احترام بیان کنید
از مطرح کردن چیزی از گذشته تان در میان دعوا خودداری کنید. وقتی هر دو آرام هستید و روحیه خوبی دارید، از آنها بخواهید صحبت کنند. به آنها بگویید چیزی شما را آزار داده است و می خواهید در مورد آن با او روراست باشید. چیزی شبیه این بگویید: “میتوانیم با هم یه کم حرف بزنیم؟ از زمانی که به من گفتی قبلا چقدر به مهمانی میرفتی، احساس اضطراب میکنم. نمیگویم که نمیتوانی خوش بگذرانی، اما این نوع سبک زندگی برای من جالب نیست. آیا فکر می کنید بتوانید آن را از زندگی خود خارج کنید؟”
2- به داستان آنها گوش دهید
آنها را از شک و تردید رها کنید و اجازه دهید با شما حرف بزنند. شاید آنها به شما درباره کاری گفته اند که گذرا انجام داده اند، اما شما کل داستان را متوجه نشده اید. از نتیجه گیری عجولانه بپرهیزید و سعی کنید در مورد آنچه در سرشان می گذرد، فرضیاتی نداشته باشید. به عنوان مثال، تصور نکنید که شریک زندگی شما هنوز نسبت به پارتنر سابقش احساسی دارد. به جای اینکه اجازه دهید سوء ظن شما تشدید شود، بگویید: “می دانم که شما و او برای مدت طولانی با هم بودید، و این بسیار برای من استرس آور است. او باعث می شود من احساس ناامنی کنم و نمی خواهم حسادت کنم، اما باید این کار را انجام دهم. بدان که می توانم به تو اعتماد کنم.”
3- آنها را بشنوید، اما به حس خود اعتماد کنید
به خاطر داشته باشید که بین توضیح و بهانه تفاوت وجود دارد. این مهم است که شریک زندگی شما توضیحی مشروع ارائه دهد و چیزی از گذشته خود را برای شما بگوید. با این حال، اگر فکر میکنید که میخواهد بهانه بیاورد، به دل خود گوش و اعتماد کنید. به عنوان مثال، شریک زندگی شما با مواد مخدر یا الکل مشکل دارد. آنها توضیح می دهند که چگونه اقداماتی را برای مقابله با اعتیاد خود انجام داده اند، و اینکه برای مدت طولانی با آن دست و پنجه نرم کرده اند. گفتار و اعمال آنها به جای بهانه تراشی، اثبات می کند که همه چیز در همان گذشته تمام شده است. یا مثلا فرض کنید شریک زندگی شما گاهی پارتنر سابق خود را میبیند. یا شاید آنها دائماً از او تعریف می کنند، یا چیزهایی مانند “این لباس مرا یاد چیزی می اندازد که پارتنر سابقم می پوشید.” حتی اگر بخواهند آن را توضیح دهند، این شواهد بسیار خوبی است که آنها هنوز نسبت به پارتنر سابق خود فکر میکنند. عاقلانه است که بپرسید آیا آنها آماده هستند تا با شما رابطه برقرار کنند یا نه؟
4- آشکارا ارتباط برقرار کنید، اما بیش از حد لازم نیست جزئیات را با هم به اشتراک بگذارید
همانطور که رابطه شما عمیق تر می شود، در برابر یکدیگر آسیب پذیر هم میشوید. به شریک زندگی خود بگویید که صحبت در مورد تجربیات، اشتباهات و پشیمانی های گذشته بی خطر است. او را تشویق به صداقت کنید، اما به خاطر داشته باشید که برای برخی از موضوعات، هیچ یک از شما نیازی به بازگو کردن جزئیات کوچک ندارد. برای مثال، گفتن چیزهایی که در اتاق خواب دوست دارید را به یکدیگر بگویید چون به ایجاد صمیمیت بین شما کمک می کند. با این حال، هیچ یک از شما لازم نیست در مورد جزئیات رابطه و صحبتهایتان با پارتنر سابق خود بپردازید. برخی از افراد نمی خواهند از روابط گذشته شریک خود بدانند. اگر میدانید که مستعد حسادت هستید، به او بگویید که واقعاً نمیخواهید در مورد پارتنر سابق او بشنوید.
5- اگر در مورد سابقه جنسی آنها نگران هستید، درباره انجام آزمایشات STI صحبت کنید
اگر قبلاً این کار را نکرده اید، در مورد سلامت جنسی با شریک زندگی خود صحبت کنید. ممکن است موضوعی ناخوشایند باشد، اما سعی کنید واقع بین باشید. میتوانید پیشنهاد کنید که هر دوی شما برای عفونت های مقاربتی (STI) آزمایش دهید تا از نگرانی خلاص شوید. فرض کنید متوجه شده اید فردی که با او ملاقات میکنید با افراد زیادی بوده است و در کنار آمدن با آن مشکل دارید. در مورد آن با او صحبت کنید و ذکر کنید که سلامت جنسی موضوع مهمی برای هر زوجی است که می توان در مورد آن صحبت کرد. مثلا بگویید: “میدانم صحبت کردن در مورد آن ناخوشایند است، اما لازم است در مورد رابطه جنسی و سلامتی صحبت کنیم. من مرتب آزمایش میشوم، شما چطور؟ نظر شما در مورد اینکه باهم آزمایش دهیم چیست؟”
یاد بگیرید به شریک عاطفی خود اعتماد کنید
1- روی نحوه برخورد او با خودتان تمرکز کنید
از خود بپرسید که آیا شریک زندگی تان دلیلی برای اعتماد نکردن به شما داده است یا خیر. رابطه خود را منطقی ارزیابی کنید و به این فکر کنید که شریک زندگی شما از زمانی که با هم هستید چگونه عمل کرده است. نحوه رفتار او با شما در زمان حال مهمتر از کاری است که ممکن است قبل از اینکه شما را بشناسد انجام داده باشد. طبیعی است که از اعتماد کردن به کسی بترسید، به خصوص اگر در گذشته آسیب دیده باشید. به خود بگویید وقتی مشکوک شدید یا حسادت کردید دست بردارید. واقع بین بمانید و روی حرف ها و اعمال شریک زندگی خود در زمان حال تمرکز کنید.
2- به حریم خصوصی شریک زندگی خود احترام بگذارید
هرگز چیزهای پارتنر یا همسرتان را زیر و رو نکنید و سعی نکنید پیام ها یا ایمیل های او را بخوانید. به این فکر کنید که اگر آنها به حریم خصوصی شما وارد شوند چه احساسی خواهید داشت. اگر دلایلی برای عدم اعتماد به آنها دارید، به جای جاسوسی، نگرانی های خود را با آنها در میان بگذارید. اگر شواهدی پیدا کردید، و او متوجه شود که به حریم خصوصی او حمله کردید، هر دوی شما متهم خواهید بود و هیچ یک از شما به اندازه کافی به دیگری اعتماد نخواهید کرد تا گفتگوی سازنده داشته باشید. مثلاً اگر شریک زندگی شما در گذشته مقدار زیادی نوشیدنی یا مواد مخدر مصرف کرده باشد، اگر آنها را در حال نوشیدن زیاد مشروبات الکلی دیده باشید یا ناگهان مستعد تغییرات خلقی شوند، وقتی میگویند این چیزها برای گذشته بوده و دیگر این کارها را نمیکند ولی شما دیده اید یا متوجه شدید، ممکن است به او اعتماد نکنید.
3- با او در مورد رفتارهایی صحبت کنید که باعث می شود به او بی اعتماد شوید
یک محیط آرام را برای مطرح کردن نگرانی های خود انتخاب کنید. از قبل در مورد آنچه می خواهید بگویید فکر کنید و دلایل خاصی برای عدم اعتماد به شریک زندگی خود بیاورید. به عنوان مثال، به آنها بگویید: “لطفاً احساس نکنید که دارم با شما دعوا می کنم یا شما را به چیزی متهم می کنم. اما شما به من گفتید که در گذشته مشکلات اعصاب داشته اید زود عصبانی میشدید و من متوجه شده ام که اخیراً خیلی عصبانی میشوید. آیا راهی وجود دارد که بتوانم کمک کنم؟ شاید صحبت کردن با کسی بتواند به شما کمک کند عصبانیت خود را کنترل کنید.” اگر فکر می کنید هنوز نسبت به پارتنر سابقش احساسی دارد، بگویید: “وقتی در مورد پارتنر سابق خود یا کارهایی که با هم انجام می دادید صحبت می کنید من را آزار می دهد. احساس می کنم دارید ما را با هم مقایسه می کنید. خوشحالم که با تو رابطه خوبی دارم، اما نگرانم که شما هنوز نسبت به او احساسی داشته باشید.”
4- سعی کنید تا حد امکان اجازه ندهید یادگاری های پارتنر سابق او شما را آزار دهد
برای مثال، نگه داشتن یک عکس از پارتنر سابقش در اتاق خواب خود غیرمنطقی است. با این حال، هر یادآوری کوچکی از روابط گذشته شریک خود را مهم نخوانید. نگه داشتن یادگاری ها به این معنا نیست که شریک زندگی شما هنوز به او فکر میکند. فرض کنید یک سابق یک نقاشی واقعاً زیبا از سگ شریک زندگی شما کشیده است. حفظ نقاشی به این معنی نیست که شریک زندگی شما هنوز دیوانه ی پارتنر سابقش است. به یاد داشته باشید، نمی توانید وانمود کنید که گذشته هرگز اتفاق نیفتاده است. شریک زندگی شما ممکن است نوستالژیک باشد اما همچنان به شما متعهد باشد. تا زمانی که آنها به درستی با شما رفتار می کنند و هر دو خوشحال هستید، اجازه ندهید گذشته آنها در مسیر رابطه شما قرار بگیرد.
در صورت داشتن هرگونه سوال یا مشکلی میتوانید با مشاورین ما از این طریق صحبت کنید تا راهنماییهای لازم را به شما بکنند.