6 کاری که میتوانید رفتار و ادراک دیگران را تغییر دهید

قبل از خواندن مطلب توضیح کوتاهی در مورد اینکه “دستکاری احساسی” چیست، میدهیم. Emotional Manipulation یا آن‌چه ما آن را «دستکاری احساسی» ترجمه کرده‌ایم، یک نوع از نفوذ اجتماعی است که در جهت پیشبرد منافع و کنترل افراد استفاده میشود. با این تکنیک فریبنده (که در مواردی جنبه سواستفاده هم به خود می‌گیرد) سعی می‌شود رفتار و ادراک دیگران را تحت تاثیر و تغییر قرار داد. هر چند این نفوذ لزوما همیشه جنبه منفی ندارد. این دستکاری می‌تواند نامحسوس و فریبنده باشد، به‌گونه‌ای که شما را گیج کند و یا حتی به صورت آشکارا و بدون حس ترس، شرمندگی و یا حس گناه باشد. در هر صورت دستکاری احساسی و روانی رفتار قابل قبولی نیست و اگر شما اجازه دهید که در رابطه عاطفی شما ادامه پیدا کند، به مرور سلامت رابطه را از بین برده و موجب می‌شود یک نفر قدرت و کنترل بیشتری بر رابطه داشته و طرف مقابل به مرور اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. در اینجا به شخصی که دستکاری احساسی انجام میدهد “کنترلگر” میگوئیم زیرا معادل فارسی مناسبی برای این کلمه نداریم. چرا برخی افراد با وجود اینکه آدم مهربانی به نظر می رسند اما “دستکاری احساسی” می کنند؟ ببینید، هر انسانی به نوعی یک نفر را دستکاری احساسی می کند. فقط مسئله این است که برخی از اشکال دستکاری از نظر اجتماعی قابل قبول تر از بقیه هستند.

طبق مقاله ای در Psychology Today، افراد به دلیل سابقه خانوادگی، تجربیات بد اجتماعی و سایر عوامل محیطی دستکاری عاطفی می‌شوند. به عنوان مثال، اگر شما بزرگ شده اید یا در حال حاضر در یک محیط بسیار رقابتی زندگی می کنید که فضای کمی برای رشد و تایید ثابت وجود ندارد، احتمالاً برای رسیدن به آنچه می خواهید به اعمال و بازی های ذهنی متوسل می شوید.

به احتمال زیاد، شما نیت خوبی در ذهن دارید. دستکاری معمولاً زمانی تبدیل به تاکتیک بقای شما می شود که با روش های سالم ارتباط با دیگران آشنا نباشید. در این مطلب، 6 علامتی که نشان می دهد شما ناخواسته دستکاری می کنید همراه با چند نکته برای کمک به شما را مورد بحث قرار خواهیم داد. پیشنهاد دوستانه: اگر می‌توانید با هر یک از این نشانه‌ها ارتباط برقرار کنید، لطفاً این بازخورد را به عنوان نشانه‌ای از اینکه فرد بدی هستید تلقی نکنید. این مقاله قرار است راهنمای آموزشی برای کسانی باشد که به دنبال پاسخ هستند. امیدواریم از این مقاله یاد بگیرید!

1. حقایق یا رویدادها را به نفع خود تغییر می دهید.

وقتی رویدادی را برای شخصی بازگو می‌کنید، متوجه می‌شوید که بخش‌هایی را کنار می‌گذارید یا رویدادها را می‌پیچانید زیرا نسخه اصلی با روایت شما سازگار نیست. این یک نوع دستکاری است. احتمالاً حقایق را تحریف می‌کنید، زیرا می‌خواهید طرف مقابل شما را در داستان همراهی کند. انجام این کار ممکن است کمی شما را آزار دهد، اما احتمالاً در نهایت از آن شانه خالی خواهید کرد زیرا در نهایت، “این فقط یک چیز کوچک است”. خوب، به زودی، این “چیزهای کوچک” به چیزهای بزرگتر تبدیل می شوند.

بدون توجه، ممکن است به یک عادت تبدیل شود و بعد به دروغگویی تبدیل شود. افراد کنترل گر تمایل دارند حالت تدافعی داشته باشند. احتمالاً نمی خواهید در اشتباه باشید زیرا شما را در موقعیتی آسیب پذیر قرار می دهد و حتی ممکن است نظر دیگران را نسبت به شما تغییر دهد. به همین دلیل، در نهایت هر کاری که می توانید انجام می دهید تا شانس را به نفع خود تغییر دهید. خوب است بدانید که این رفتار سالمی نیست، به خصوص به این دلیل که بر اساس گمراه کردن افراد ساخته شده است.

نگران نباشید، شما همیشه می‌توانید با تمرین “صحبت کردن ذهن‌آگاه” روی بهبود این عادت کار کنید. اگر خود را در جریان چرخاندن یک داستان گرفتار کردید، سعی کنید متوقف شوید و فکر کنید “آیا واقعاً می خواهید این کار را ادامه دهید یا بعداً فقط باعث احساس گناه در شما می شود؟” تغییر کاری که عادت به انجام آن دارید آسان نیست، اما نکته مهم این است که شما آن را تشخیص داده اید. پس از مدتی، احتمالاً بیشتر و بیشتر متوجه آن خواهید شد و به خود فرصت می دهید تا گزینه بهتری را انتخاب کنید.

2. شما ناآگاهانه بر سرزنش تسلط پیدا کرده اید.

آیا همیشه سعی می کنید به اشتباهات دیگران اشاره کنید؟ ایفای نقش قربانی اغلب با مشکلات بیشتری به پایان می رسد تا یافتن راه حل. این رفتار می تواند باعث خشم در شما شود، شروع به دعوا کنید و حتی به روابط پایان دهید. خوب است که کسی را مسئول اعمال خود بدانیم، اما زمانی که به نظر می رسد همیشه این اوست که اشتباه می کند، ممکن است مشکلی پیش بیاید. قبل از اینکه با انگشت اتهام به طرف اشتباه اشاره کنید، سعی کنید ابتدا خود را جای طرف مقابل در نظر بگیرید. به نظر شما چه چیزی آنها را مجبور به این کار کرد؟

اگر شما جای آنها بودید آیا همین کار را می کردید؟ اشتباهات همیشه اشتباه خواهند بود، اما با در نظر گرفتن دیدگاه آنها، یاد می گیرید که با ذهنی بازتر و کمتر قضاوت کننده به مسائل نگاه کنید. همچنین، وقتی اشتباه می کنید، بهترین کار این است که آن را بپذیرید. سعی کنید مشکلات و اتفاقات دور و بر را بهانه نکنید و تمام تلاش خود را بکنید تا دیگران را به خاطر اشتباه خودتان سرزنش نکنید. این فقط چرخه را تکرار می کند و همه چیز را پیچیده تر می کند. اشتباهات درس هستند و هر کدام فرصتی برای رشد است.

3. خط اصلی شما «قول می‌دهم» است.

آیا عادت دارید قول بدهید و بعدا از آنها شانه خالی کنید؟ وعده ها وزن دارند. حتی اگر وعده‌ها و فحش‌های کوچک ممکن است گاهی شبیه به حرکات بچگانه به نظر برسند، اما انجام آن به میزانی مسئولیت نیاز دارد. این اساساً یک توافق شخصی یا یک قرارداد نانوشته است که وقتی شکسته شود، اعتماد بین شما و شخص دیگر (یا اشخاص دیگر) را به خطر می اندازد. بنابراین وقتی عادت به دادن قول دارید و در نهایت آنها را زیر پا می گذارید یا فراموش می کنید، احتمال زیادی وجود دارد که پیشرو باشید و به طرف مقابل آسیب بزنید.

به یاد داشته باشید که مجبور نیستید قولی بدهید به خصوص اگر فکر می کنید نمی توانید به آنها عمل کنید. به عنوان یک فرد، شما هر روز از چیزهای زیادی عبور می کنید. مردم تغییر می کنند و زندگی ادامه می یابد و تکامل می یابد. اگر متوجه شدید که پایبندی به یک قول برای شما دشوار است، اشکالی ندارد! قول ندهید. تلاش کردن و اثبات خود از طریق عمل، همیشه بهتر از سخنان نادرست و امید واهی است. پس یادتان باشد قبل از قول دادن فکر کنید.

4. کارهای خوبی برای دیگران انجام می دهید در حالی که انتظار دارید لطفتان را برگردانند.

آیا تا به حال به دلیل یک انگیزه پنهان با کسی فوق العاده مهربان بوده اید؟ اگر پاسخ مثبت است، زیاد خود را مورد سرزنش قرار ندهید. تعداد زیادی از ما نیز آنگونه بوده ایم. در زندگی، یکی از راه های زنده ماندن، ایجاد یک ارتباط خوب است. شما با مردم ملاقات می کنید، با آنها معاشرت می کنید و از مزایای آن به هر شکلی بهره مند می شوید. اکنون، مشکل زمانی پیش می‌آید که شما همه چیز را فقط برای داشتن مزایا انجام می‌دهید. وقتی با کسی خوب رفتار می‌کنید یا به او هدیه می‌دهید، چون می‌خواهید چیزی را به دست آورید که فقط او می‌تواند به شما بدهد، این یک دستکاری عاطفی است.

علاوه بر این، اگر بفهمند که دلیل مهربانی شما در وهله اول به خاطر رسیدن به خواسته تان است، می تواند به شدت به احساسات آنها آسیب برساند. وقتی در مورد مذاکرات تجاری حرفه ای صحبت می کنیم، داستان متفاوت است. در آن صورت، این نوع رفتار رایج است. هنگامی که شما از همین روش برای افراد واقعی زندگیتان که نیت خالص دارند (مثل: پارتنر عاطفی، دوستان، خانواده) استفاده می کنید، باعث رنجش و سردرگمی آنها می شود. استراتژیک بودن و داشتن مهارت های فردی می تواند شما را به جایی برساند. اما گاهی اوقات، اولویت دادن به دیگران بدون هیچ انگیزه ای می تواند به آنها و شما کمک بزرگی کند. کمک به دیگران می‌تواند برای سلامتی و تندرستی مفید باشد. به عنوان مثال، می تواند استرس را کاهش دهد و همچنین خلق و خو، عزت نفس و شادی را بهبود بخشد. خوب است که گاهی اوقات از خود بی خود باشیم.

5. تمایل به اغراق دارید.

قبلاً به این موضوع اشاره کردیم که یکی از ویژگی های افراد کنترل گر تمایل آنها به تحریف حقایق است. یکی دیگر از ویژگی ها تمایل به اغراق در آنها است. آیا شما از آن دسته افرادی هستید که تمایل به صحبت های اغراق آمیز دارند؟ آیا حقایق را تا حدی اغراق می کنید که افراطی تر از حقیقت واقعی به نظر می رسند؟ برای مثال، دوستی دارید که مقداری پول از شما قرض گرفته و فراموش کرده آن را پس بدهد. از آنجایی که عصبانی هستید، موضوع را به دوستان دیگر خود می گویید و به جای گفتن مبلغ اصلی قرض گرفته شده، مبلغ بیشتری را اعلام می کنید.

این روش اغلب منجر به اطلاعات گمراه کننده می شود که می تواند باعث اختلاف بین شما و سایر افراد شود. اگر قصد اصلی شما متقاعد کردن است، همیشه بهتر است قبل از گفتن نظر خود ابتدا اطلاعات دقیق را منتقل کنید، نه اینکه کل داستان را مطابق با خواسته خود تنظیم کنید. به این ترتیب، شما صادقانه و در مورد احساس خود صادق هستید.

6. به نظر می رسد همیشه همه چیز مطابق میل شما پیش می رود.

آیا متوجه شده اید که دیگر کسی به دنبال مخالفت با شما نیست؟ آیا همه از آنچه شما می خواهید پیروی می کنند حتی اگر به وضوح چیز دیگری را ترجیح دهند؟ وقتی به نظر می رسد که همه مطیع هر خواسته شما هستند، احتمالاً به این معنی است که شما کنترلگری آنها را به دست گرفته اید، یا آنها از آن خسته شده اند. ممکن است متوجه آن نشوید، اما احتمالاً وقتی همه چیز مطابق میل شما پیش می رود، رفتار کنترلگر نشان می دهید. شاید شما درمان‌های بی‌صدا، عصبانیت‌ها یا رفتارهای منفی از خود نشان می‌دهید و اطرافیان شما تمام تلاش خود را می‌کنند که با انجام هر کاری که می‌خواهید اجازه ندهند این اتفاق بیفتد.

گاهی شما ناخودآگاه به این اعمال متوسل می شوید زیرا نمی دانید چگونه نیازهای خود را به درستی بیان کنید. ارتباط مستقیم بسیار مهم است و خوب است بپذیرید که گاهی اوقات همه چیز بر وفق مراد شما پیش نمی رود. اگر نمی‌توانید رو در رو این کار را انجام دهید، می‌توانید از طریق پیام نوشتاری (مسیج) این کار را انجام دهید. پس افکار خود را به اشتراک بگذارید

آیا خود را در این نشانه ها می بینید؟ اگر چنین است، پس لطفاً این را به عنوان یک یادآوری در نظر بگیرید تا اجازه ندهید احساس گناه شما را تحت تأثیر قرار دهد. هر انسانی مستعد دستکاری احساسی است زیرا عوامل زیادی می توانند باعث این رفتار شوند. اگر قبلا چنین رفتاری نشان داده اید، این پایان کار شما نیست. بلکه نشان می دهد که وقتی ابتکار عمل برای ایجاد عادات بهتر را به دست بگیرید، راه بهتر و سالم تری در پیش دارید. اولین قدم این است که این رفتار را بشناسید و سپس با آن صلح کنید. مشخص کنید که چرا به این روش عمل می کنید و در حین برداشتن گام های کوچک جهت بهبودی، با خودتان رفتار ملایم تری داشته باشید. هرگز آسان نیست که با جنبه های منفی خود روبرو شوید، اما شکی نیست که می توانید این کار را انجام دهید و فردی بهتر از دیروزتان ظاهر شوید.

ما همیشه اینجا هستیم تا برای شما یک فضای امن و آموزشی ایجاد کنیم. بنابراین هرگونه سوال یا مشکلتان را با از این طریق با ما در میان بگذارید یا نظرات خود را در بخش نظرات بنویسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *