در غیاب بلانکا​ | اثر: آنتونیو مونیز مولینا

داستان کوتاه در غیاب بلانکا اولین کتابی است از آنتونیو مونیز مولینا نویسندۀ اسپانیایی، که به فارسی ترجمه و منتشر می‌شود. در بدو امر، این داستان سناریوی یک زندگی زناشویی است که از آشنایی و عاشقی شروع می شود و به همزیستی و آیین‌های خانوادگی و مشاجرات گهگاهی می‌رسد اما مولینا در این داستان از این پیرنگ فراتر می‌رود و به مسألۀ فرهنگ و سبک زندگی می‌پردازد. ماریو مردی است که در خانواده‌ای فقیر و روستایی متولد شده و با سخت‌کوشی و ریاضت موفق به تحصیلات دانشگاهی و سپس استخدام در شهرداری به عنوان یک نقشه‌کش شده است؛ در حالی‌که بلانکا دختر یک خانوادۀ ثروتمند شهری است که پیشاپیش همۀ آنچه که ماریو پس از سالها تلاش به دست آورده و برای حفظ آنها همچنان باید هر روز تلاش کند را داشته بنابراین بقاء و امنیت برای او نیازهایی برآورده شده‌اند که او هرگز دچار فقدان یا کمبودشان نبوده است بنابراین بلانکا به دنبال زندگی دراماتیک، متفاوت، هنجارشکن و عصیانگرانه است. او با تکیه بر حمایت خانوادگی‌اش نیازی به تمام کردن درس و کار تمام‌وقت در خود نمی‌بیند و به دنبال هنر آوانگارد و هنرمندان عصیانگر است اما بیش از آن‌که به درکی عمیق‌تر از هنر نائل شود گرفتار رابطه‌های عاشقانه با هنرمندانی خودشیفته و هیستریونیک می‌شود که غرق در مواد محرک و روانگردان و بی‌مبالاتی جنسی هستند و او را با انبوهی از خاطرات تلخ، زخم‌های عاطفی و سبک زندگی با محوریت مواد جا می‌گذارند و به ایستگاه بعدی می‌روند. مولینا با کلامی طنز و نگاهی موشکافانه سبک زندگی هنرمندانه عصر «صنعت فرهنگ» و «سرمایه‌داری مصرفی» را ژرف‌کاوی می‌کند. هنرمندانی که ادعای درون‌گرایی و بی‌اعتنایی به سنت‌ها و هنجارهای اجتماعی را دارند ولی سخت مشتاق دیده‌شدن و شهرت هستند و درون‌گرایی و بی‌اعتنایی آنها چیزی جز یک نمایش رسانه‌ای نیست. هنرمندانی که شبیه به طبقۀ کارگر لباس می‌پوشند و شعارهای چپ می‌دهند ولی خرج کوکائین شبانۀ آنها از دخل ماهانۀ یک خانوادۀ کارگر بیشتر است. هنرمندانی که دم از اصالت و فردیت می‌زنند ولی از هر رابطه‌ای حتی عاشقانه‌ترین‌شان به عنوان نردبانی برای شهرت و قدرت استفاده می‌کنند و در نهایت با پوزخندی استهزا آمیز کسانی را که مجبورند سال‌های سال به کار یکنواخت و خسته‌کننده‌ای تن دهند تا حداقل‌های زندگی را برای خانواده‌شان تأمین کنند تحقیر می‌کنند.