نویسندۀ کتاب نزدیک به سه دهۀ پیش برای ادامه تحصیل به استرالیا سفر میکند و سپس در استرالیا اقامت میگزیند. مقایسۀ سبک زندگی ما ایرانیان با اهالی استرالیا او را به تأمل راجع به مشکلات فرهنگی ایرانیان و ریشههای آن وا میدارد به ویژه که او مشاهده میکند که ایرانیان مهاجر همچنان درگیر همان آداب و عادات دستوپاگیری هستند که مانع صراحت، صداقت، شفافیت و کارآیی مردم در ایران میشوند. کتاب در اسارت فرهنگ محصول این مشاهدات و تأملات نویسنده است. طاهره شیخالاسلام در این کتاب ۴۳۰ صفحهای ریشۀ مشکلات فرهنگی ایرانیان را در چهار حوزۀ ترس، فقر، تبعیض و مقایسه واکاوی میکند و فرهنگ سلطهگری و سلطهپذیری را محور عمدۀ مشکلات ما میداند. نویسنده باور دارد که: «همانگونه که وسایلی چون کوزه سفالی، چراغ سه فتیله، سماور ذغالی و لباسهایی مانند شلیته، چاقچور و بسیاری از چیزهای قدیمی به تدریج در ردۀ آثار باستانی درآمده و به موزهها سپرده شدهاند، به همان نحو باید گفتارها، رفتارها و آداب و رسومی که تاریخ مصرفشان گذشته است را نیز به موزهها سپرد.» نویسنده در این کتاب دهها خاطره از زندگی ایرانیان خارج از کشور و مقایسۀ زندگی و رفتارهای آنان با غربیان ذکر میکند و برعکس بسیاری از مهاجران ایرانی باور ندارد که ما از غربیها گرمتر و مهربانتر هستیم و نیز باور ندارد که غربیها نسبت به مهاجران تبعیض و نژادپرستی روا میدارند بلکه او علت بخش مهمی از مشکلات ایرانیان مهاجر را اسارت در فرهنگ سلطهگری و سلطهپذیری، ریاکاری و بیاعتمادی میداند، فرهنگی که ایرانیان آن را با خود به مقاصد مهاجرتیشان نیز میبرند. نویسنده همچنین از برخورد تند ایرانیان خارج از کشور با کتابش نیز درددلها و شکوههایی دارد که خواندنی است. جدا از این که با تحلیلهای طاهره شیخالاسلام موافق باشیم یا نه من کتاب او را خواندنی و حاوی نکات آموختنی بسیار میبینم و فکر میکنم در این روزگار که میلیونها نفر از هموطنانمان هجرت کردهاند و صدها هزار نفر دیگر نیز به کوچیدن از این دیار به ایلغار رفته، شبگیر و شبیخونزده میاندیشند، خواندن کتاب «در اسارت فرهنگ» به فرهنگپذیری هموطنانمان در مقاصد هجرتشان کمک میکند.