
تیک های رفتاری منفی چیست و چگونه از آنها اجتناب کنیم؟
تیک رفتاری به عادت یا رفتار دمدمی کوچکی گفته میشود که افراد آن را اگر توهینآمیز یا مکرر در پارتنرشون ببینند غیرجذاب می دانند. این رفتارها شما را به قدری…
تیک رفتاری به عادت یا رفتار دمدمی کوچکی گفته میشود که افراد آن را اگر توهینآمیز یا مکرر در پارتنرشون ببینند غیرجذاب می دانند. این رفتارها شما را به قدری…
222.000 تومان با این دوره اتفاقات زیر خواهد افتاد : جذابیتی که هیچ وقت نداشتی رو بدست میاری تازه یاد میگیری افراد کاریزماتیک چیکار میکنن که همه دوستشون دارن و…
940.000 تومان با این دوره اتفاقات زیر خواهد افتاد : عشق رفته رو برمیگردونی و چی از این بهتر ولی اونموقع شاید تو نخوایش و این یعنی قدرت دست توست…
890.000 تومان با این دوره اتفاقات زیر خواهد افتاد : بعد از جدایی یاد میگیری چیکار کنی که برگرده عزت نفس و اعتماد بنفستو بالا میبری میفهمی چه اشتباهاتی بعد…
کتاب «رواندرمانی اگزیستانسیال وجودی» Existential Psychotherapy اثر «اروین یالوم» سال 1980 منتشر شده است. این کتاب باهدف ارائه راهوروشهایی برای رواندرمانی تألیف شده است و نویسنده دربارهی این اثر گفته است: «رواندرمانی اگزیستانسیال رویکردی پویا یا پویه نگر است و بر دلواپسیهایی تمرکز میکند که در هستی انسان ریشه دارد.»
اندیشههای مربوط به این نوع رواندرمانی ابتدا با نظریات افرادی همچون «ژان پل سارتر» و «گابریل مارسل» شکل گرفت. «اروین یالوم» بامطالعه و بررسی آثار این افراد و غیرقابلاجتناب بودن مرگ و آزادی این اثر را آفرید. کتاب «رواندرمانی اگزیستانسیال وجودی» شامل یازده فصل است که عبارتاند از «مرگ»، «زندگی، مرگ و اضطراب»، «مفهوم مرگ برای کودکان»، «مرگ و ناهنجاری روانی»، «مرگ و رواندرمانی»، «آزادی»، «خواستن»، «تنهایی»، «تنهایی اگزیستانسیال و رواندرمانی»، «پوچی»، «پوچی و رواندرمانی». هر یک از این فصلها مسائل بنیادی و ارتباطشان با یکدیگر را شرح میدهد و در ارتباط با مشکلات مرتبط به آنها رویکردهای عملی ذکر میکند.
محصول: 2011 / شخصیت اصلی این فیلم روانشناختی یک مادر به نام ایوا است که داستان حول محور او میچرخد؛ مادری که در تلاش است تا بعد از یک حادثه، تکههای زندگی خود را کنار یکدیگر بگذارد. این حادثه، توسط پسر عجیبش به نام کوین به وجود آمده بود. ایوا که زمانی یک نویسندهی موفق به شمار میرفت، حالا مجبور است با هر چیزی که سر راهش قرار میگیرد، مبارزه کند و آنها را کنار بزند؛ برخلاف چیزهای بسیار عجیب و خطرناکی که کوین میگوید یا انجام میدهد. داستان فیلم “باید درباره کوین صحبت کنیم”، براساس رمانی با همین نام است که لیونل شریور در سال ۲۰۰۳ آن را منتشر کرده بود.
منتقدان به این موضوع اشاره داشتند که فیلم، بهطرز جذاب و استادانهای سبک درام و ترسناک را با هم ترکیب کرده است؛ بهعنوان پرترهای از وضعیت مغز و ذهن که رو به وخامت قرار دارد. شاید در نگاه اول این فیلم، یک اثر روانشناختی و معمایی باشد اما در باطن یک فیلم ترسناک است که المانهای احساسی زیادی در آن دیده میشود.
این کتاب یکی از تأثیرگذارترین کتابها بر زندگی من و بسیاری از دوستان و نزدیکانم بوده و هست. این کتاب یک شاهکار در زمینهی خویشتنشناسی به روش کاملا علمی است. در آغاز با پرسشنامهای روبرو میشوید که هنگام پاسخ دادن به پرسشهای آن حتّی نمیتوانید حدس بزنید که منظور طراحان از پیشکشیدن چنین پرسشی کدام جنبهی شخصیتی شما میتواند باشد. سپس بر اساس پاسخهایتان، جدولهایی را پر میکنید و یکباره با نتیجهی مهمی روبرو میشوید: از میان ۱۴ شخصیت بارز میان آدمیان، قلّههای شخصیتی شما مشخص میشود؛ مثلا شاید سه نوع شخصیت «از خود گذشته»، «مراقب» و «نمایشی» قلّههای شخصیتی شما را تشکیل دهند؛ و حالا وقت آن میرسد که با ویژگیهای شخصیتهای غالب خود آشنا شوید؛ این که در چه مواردی توانمندیهای بیشتری دارید؛ امکان بروز کدام اختلالات شخصیتی یا روحی در شما بیشتر است؛ برقراری روابط عاطفی پایدار و مثبت میان شما و کدام گونه های شخصیتی بخت بالاتری دارد؛ چه تمرینهایی برای رهایی از ویژگیهای نامطلوب اخلاقی و رفتاری شما وجود دارد و …
در واقع، شما با یک کتاب سرتاپا علمی روبرو هستید که شما را از مراجعه به کتابهای طالعبینی یا دفاتر فالگیری نجات می دهد!
نویسندگان این کتاب «دکتر جان الدهام» و «لوئیز موریس» از روانپزشکان بهنام جهان هستند که علم خود را بیدریغ در اختیار جهانیان قرار دادهاند.
پس باید احساساتمان را سرکوب کنیم؟
ایا احساسات همیشه غیر قابل اعتماد و مزاحماند؟
و یا باید در تمام زندگی منطقی رفتار کنیم؟
پس اینکه میگویند به ندای قلبتان گوش کنید و از قلبتان پیروی کنید منظورشان چیست؟
وقتی ما متولد میشویم سرشار از غرائز و خواستههاییم. تمام وجود ما این است: میخواهم یا نمیخواهم، دوست دارم یا دوست ندارم. به تدریج یاد میگیریم که همهی خواستههای ما قابل برآوردهشدن نیست. در زندگی اجتماعی محدودههایی وجود دارد که قابل عبور نیست. بنابراین در طول دوره رشدمان بارها میشنویم: باید و نباید، درست است و درست نیست، اینها چیزهایی است که والدینمان بهما میآموزند در دراز مدت کشمکشی بین کودک درونمان که سرشار از خواستهها است و والد درونمان که انباشته از باید و نبایدها است در میگیرد.
وظیفه ما چیست؟
سرکوب یکی به نفع دیگری؟
هرگز
وظیفه ما ایجاد تعادل بین این دو است.
زندگی هنر تعادل است. تعادل میان کار و استراحت، میان خواب و بیداری و بالاخره تعادل بین احساسات و عقل مصلحت اندیش…
آدمها خیلی مبهم با هم ارتباط برقرار میکنند. بدون اینکه دقیقاً بگویند یا حتّی بدانند از همدیگر چه میخواهند با هم وارد ارتباط میشوند و اینکه بابت این رابطه قرار است چه هزینهای بپردازند هم کاملا مبهم است!
اگر مدتی با کسی قرار ملاقات گذاشته اید، احتمالاً از خود می پرسید: “آیا او من را دوست دارد؟”
داستان کوتاه در غیاب بلانکا اولین کتابی است از آنتونیو مونیز مولینا نویسندۀ اسپانیایی، که به فارسی ترجمه و منتشر میشود.
در بدو امر، این داستان سناریوی یک زندگی زناشویی است که از آشنایی و عاشقی شروع می شود و به همزیستی و آیینهای خانوادگی و مشاجرات گهگاهی میرسد اما مولینا در این داستان از این پیرنگ فراتر میرود و به مسألۀ فرهنگ و سبک زندگی میپردازد.
ماریو مردی است که در خانوادهای فقیر و روستایی متولد شده و با سختکوشی و ریاضت موفق به تحصیلات دانشگاهی و سپس استخدام در شهرداری به عنوان یک نقشهکش شده است؛ در حالیکه بلانکا دختر یک خانوادۀ ثروتمند شهری است که پیشاپیش همۀ آنچه که ماریو پس از سالها تلاش به دست آورده و برای حفظ آنها همچنان باید هر روز تلاش کند را داشته بنابراین بقاء و امنیت برای او نیازهایی برآورده شدهاند که او هرگز دچار فقدان یا کمبودشان نبوده است بنابراین بلانکا به دنبال زندگی دراماتیک، متفاوت، هنجارشکن و عصیانگرانه است.
او با تکیه بر حمایت خانوادگیاش نیازی به تمام کردن درس و کار تماموقت در خود نمیبیند و به دنبال هنر آوانگارد و هنرمندان عصیانگر است اما بیش از آنکه به درکی عمیقتر از هنر نائل شود گرفتار رابطههای عاشقانه با هنرمندانی خودشیفته و هیستریونیک میشود که غرق در مواد محرک و روانگردان و بیمبالاتی جنسی هستند و او را با انبوهی از خاطرات تلخ، زخمهای عاطفی و سبک زندگی با محوریت مواد جا میگذارند و به ایستگاه بعدی میروند.
مولینا با کلامی طنز و نگاهی موشکافانه سبک زندگی هنرمندانه عصر «صنعت فرهنگ» و «سرمایهداری مصرفی» را ژرفکاوی میکند. هنرمندانی که ادعای درونگرایی و بیاعتنایی به سنتها و هنجارهای اجتماعی را دارند ولی سخت مشتاق دیدهشدن و شهرت هستند و درونگرایی و بیاعتنایی آنها چیزی جز یک نمایش رسانهای نیست.
هنرمندانی که شبیه به طبقۀ کارگر لباس میپوشند و شعارهای چپ میدهند ولی خرج کوکائین شبانۀ آنها از دخل ماهانۀ یک خانوادۀ کارگر بیشتر است.
هنرمندانی که دم از اصالت و فردیت میزنند ولی از هر رابطهای حتی عاشقانهترینشان به عنوان نردبانی برای شهرت و قدرت استفاده میکنند و در نهایت با پوزخندی استهزا آمیز کسانی را که مجبورند سالهای سال به کار یکنواخت و خستهکنندهای تن دهند تا حداقلهای زندگی را برای خانوادهشان تأمین کنند تحقیر میکنند.