۸ تفاوت مهم بین عشق و وسواس؛ شما عاشقید یا گرفتار وسواس؟

عشق و وسواس دو احساس کاملاً متفاوتند؛ یکی ریشه در علاقه و محبت عمیق دارد و دیگری یک شیفتگی شدید است. در حالیکه گاهی وسواس ممکن است شبیه عشق به نظر برسد، اما در اینجا به شما توضیح میدهیم که چه چیزهایی این دو احساس را از هم جدا میکند. اگر فکر میکنید شما یا پارتنرتان ممکن است نشانههایی از وسواس از خودتان نشان بدهید، در این مطلب شما را راهنمایی میکنیم که چگونه میتوانید با این احساسات کنار بیایید.
تفاوت عشق و وسواس چیست؟
وسواس یک احساس شیفتگی شدید است در حالیکه عشق در مراقبت و حمایت متقابل ریشه دارد. کسی که به پارتنرش وسواس دارد اغلب او را به عنوان فردی میبیند که نیاز به حفاظت و مراقبت مداوم دارد. این باعث میشود که به شدت به حضور همیشگی در کنار او دلبسته شود و معمولاً به شکل رفتارهای بسیار مالکانه بروز پیدا میکند. از طرف دیگر، عشق زمانی است که دو پارتنر، یک پیوند عاطفی عمیق برقرار میکنند و بهطور یکسان از یکدیگر حمایت و مراقبت میکنند.
فردی که در روابط عاشقانه بسیار وسواسی است ممکن است دچار حالتی به نام “اختلال عشق وسواسی” باشد. این یک اختلال روانی یا جسمی نیست. در واقع، به عنوان یک حالت روانی و جسمی طبقهبندی میشود.
وسواس میتواند یک حس بسیار ناسالم باشد و گاهی باعث میشود یک نفر، دیگری را دستکاری روانی کند. اغلب اوقات، عشق به دلیل چیزهایی مثل سبکهای دلبستگی ناسالم، اختلالات روانی یا عزتنفس پایین به وسواس تبدیل میشود.
نشانههای وسواس
نیاز به ارتباط و تماس دائمی
این یکی از آشکارترین نشانههای یک رابطه وسواسی است. پیام دادن و تماس تلفنی دائمی با پارتنر، مرتب سر زدن به او حتی در محل کار یا مدرسهاش، و حتی تعقیب او زمانی که با اطرافیانش است، همه نشانههای یک فرد وسواسی هستند.
رفتار مالکانه
احساس کمی مالکیت در یک رابطه طبیعی است. اما وقتی فردی این رفتارهای مالکانه را به سطحی افراطی پیش میبرد، بیشتر شبیه یک فرد وسواسی عمل میکند تا فردی که عاشق است. ممکن است وقتی پارتنرش را با دیگران میبیند بسیار حسود شود، در ابراز محبت عمومی، افراط کند یا دائماً محل رفت و آمد پارتنرش را کنترل کند. عجله در رابطه نیز یکی از رفتارهای مالکانه و نشانه فرد وسواسی است. ممکن است خیلی زود بگوید “دوستت دارم” حتی اگر مدت زیادی با پارتنرش در رابطه نبوده باشد، یا پیشنهادهایی مثل با هم زندگی کردن یا ازدواج را قبل از آمادگی واقعی مطرح کند.
جستوجوی دائمی تأیید از پارتنر
کسی که درباره خودش و یا رابطهاش احساس ناامنی میکند ممکن است شروع کند به وسواس داشتن روی اینکه رابطه را “بینقص” نگه دارد. اگر فردی عزتنفس پایینی داشته باشد، ممکن است دائماً از پارتنرش تأیید بخواهد و برای جبران کاستیهایش او را غرق در توجه کند. عزتنفس پایین همچنین میتواند به احساس شدید حسادت منجر شود.
رفتارهای کنترلکننده و یا دستکاریکننده روانی
یک فرد وسواسی معمولاً میخواهد پارتنرش را کاملاً برای خودش نگه دارد. این رفتار باعث میشود در موقعیتهای خاص بیش از حد کنترلگر یا حتی بهطور آشکار دستکاریکننده بشود. مثلاً در موارد شدید، ممکن است او را از دیدن خانواده یا دوستانش منع کند.
این رفتارها میتوانند به شکل سوءاستفاده جسمی، کلامی و یا عاطفی نیز بروز کنند.
نادیده گرفتن نیازهای شخصی
فردی که اختلال عشق وسواسی دارد ممکن است خواستهها و نیازهای خودش را سرکوب کند تا پارتنرش را راضی کند. برای مثال، ممکن است از دوستانش فاصله بگیرد تا زمان بیشتری را با او بگذراند، یا حتی سرگرمیهایش را کنار بگذارد. همچنین امکان دارد فقط برای راضی کردن پارتنرش کورکورانه با هر درخواستی موافقت کند.
بیاعتمادی
کسی که نسبت به پارتنرش بیشتر وسواس دارد تا عشق، میتواند کاملاً به وفاداری او اعتماد نداشته باشد که ناشی از عزتنفس پایین، سبک دلبستگی اضطرابی یا ترکیبی از عوامل دیگر شود. دائماً از پارتنرش میپرسد کجاست، چه میکند و با چه کسی است. حتی اگر او حقیقت را هم بگوید، فرد وسواسی همچنان مشکوک باقی میماند.
نادیده گرفتن مرزها
وقتی فردی به پارتنرش وسواس دارد، احتمال دارد اقدامات افراطی انجام دهد تا مطمئن شود او را از دست نمیدهد. این میتواند منجر به نادیده گرفتن مرزها و فضای شخصی او شود. مثلاً ممکن است پیامکهای او را بخواند، وسایل شخصیاش را بگردد یا وقتی با دوستان یا خانواده وقت میگذراند، بیاجازه به آنجا برود.
مکالمات سطحی
اغلب اوقات، کسی که فقط به پارتنرش وسواس دارد و عاشق نیست، تلاش نمیکند او را در سطحی عمیقتر بشناسد. فقط از ایدهآل بودن او در کنارش خوشش بیاید و تلاشی برای ایجاد ارتباط عمیقتر نکند. این میتواند مکالماتشان را سطحی کند و در نتیجه زوجها در چنین رابطهای در واقع چیز زیادی درباره هم نمیدانند.
ویژگیهای یک رابطه عاشقانه
استقلال
نشانه اصلی هر رابطه سالم و عاشقانه، توانایی پارتنرها برای حفظ استقلال و دنبال کردن علایق و اهداف فردیشان است. کسانی که واقعاً یکدیگر را دوست دارند، هم از تلاشهای فردی و هم از تلاشهای مشترک همدیگر حمایت میکنند. عشق به معنای ۲۴ ساعته با هم بودن نیست. کسانی که واقعاً عاشق یکدیگرند با گذراندن وقت جداگانه برای علایق شخصیشان احساس راحتی میکنند.
صداقت
کسانی که واقعاً عاشق یکدیگر هستند، از گفتن حقیقت به همدیگر نمیترسند، حتی اگر چیزی که میخواهند بگویند سخت و ناراحتکننده باشد. به جای وسواس روی اینکه پارتنرشان چه واکنشی نشان خواهد داد، با راحتی ذهن صحبت میکنند تا دقیقاً بداند چه نیاز و درخواستی دارد.
سازش
برای اینکه عشقشان قوی باقی بماند، افراد در یک رابطه سالم برای یکدیگر وقت میگذارند تا درباره هر مشکل یا نگرانی صحبت کنند تا برطرف شود. به جای اینکه یک نفر کنترل همهچیز را در دست بگیرد و دیگری مجبور باشد فقط تبعیت کند، کسانی که یکدیگر را دوست دارند تلاش میکنند تعادلی در رابطه پیدا کنند که برای هر دو سودمند باشد.
احترام متقابل
افراد عاشق، به مرزها و عقاید فردی همدیگر احترام میگذارند. آنها حتی اگر با هم مخالف هم باشند ولی یکدیگر را قضاوت نمیکنند و برای حل تعارض گفتوگویی را برقرار خواهند کرد. هر فرد معمولاً در تعیین مرزهای خودش احساس اعتمادبهنفس میکند و وقتی پارتنرش به او “نه” میگوید، به او احترام میگذارد.
آسیبپذیری
کسی که میداند پارتنرش واقعاً او را دوست دارد، از آسیبپذیر بودن نمیترسد. برای ایجاد یک پیوند عاطفی عمیقتر، پارتنرهای یک رابطه عاشقانه معمولاً راحتتر جزئیات شخصی و صمیمیت بیشتری را با هم به اشتراک میگذارند. آنها همچنین علاقهمند به شنیدن زندگی و آرزوهای یکدیگر هستند.
دلایل اختلال عشق وسواسی
- افسردگی
- اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)
- حسادت هذیانی
- اختلالات دلبستگی
- اختلال شخصیت مرزی (BPD)
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- تجربههای آسیبزا در گذشته
- هنجارها و انتظارات فرهنگی
برای غلبه بر وسواس چه کارهایی میتوان انجام داد؟
- احساسات واقعی خود را درباره طرف مقابلتان بنویسید.
- از شبکههای اجتماعی کمی فاصله بگیرید.
- خودتان را با یک سرگرمی جدید یا وقتگذرانی با اطرافیانتان مشغول کنید.
- با یک مشاور صحبت کنید تا بتوانید روی افکارتان کار کنید.